Woordeskat
Kazak – Werkwoorde Oefening

مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

وارد شدن
او وارد دریا میشود.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

جرات کردن
آنها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.
