‫المفردات

تعلم الأحوال – الفارسية

شاید
او شاید دوست داشته باشد در یک کشور متفاوت زندگی کند.
shaad
aw shaad dwst dashth bashd dr ake keshwr mtfawt zndgua kend.
ربما
ربما تريد العيش في بلد مختلف.
همان
این افراد متفاوت هستند، اما با همان اندازه خوش‌بینانه‌اند!
hman
aan afrad mtfawt hstnd, ama ba hman andazh khwsh‌bananh‌and!
بنفس القدر
هؤلاء الناس مختلفون، ولكن متفائلون بنفس القدر!
از طریق
او می‌خواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.
az traq
aw ma‌khwahd ba askewtr khaaban ra ‘ebwr kend.
عبر
تريد عبور الشارع بواسطة الدراجة النارية.
کاملاً
او کاملاً لاغر است.
keamlaan
aw keamlaan laghr ast.
تمامًا
هي نحيفة تمامًا.
اول
امنیت اولویت دارد.
awl
amnat awlwat dard.
أولًا
السلامة تأتي أولًا.
اینجا
اینجا روی جزیره گنجی نهفته است.
aanja
aanja rwa jzarh gunja nhfth ast.
هنا
هنا على الجزيرة هناك كنز.
پایین
او پایین به دره پرواز می‌کند.
peaaan
aw peaaan bh drh perwaz ma‌kend.
للأسفل
هو يطير للأسفل إلى الوادي.
فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.
fqt
fqt ake mrd rwa namket nshsth ast.
فقط
هناك رجل واحد فقط يجلس على المقعد.
کی
کی تماس می‌گیرد؟
kea
kea tmas ma‌guard?
متى
متى ستتصل؟
روی آن
او روی سقف می‌پرد و روی آن می‌نشیند.
rwa an
aw rwa sqf ma‌perd w rwa an ma‌nshand.
عليه
يتسلق إلى السطح ويجلس عليه.
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.
peash az aan
aw peash az aan khwabadh ast.
بالفعل
هو نائم بالفعل.
به عنوان مثال
به عنوان مثال از این رنگ خوشتان می‌آید؟
bh ‘enwan mthal
bh ‘enwan mthal az aan rngu khwshtan ma‌aad?
مثلاً
ما رأيك في هذا اللون، مثلاً؟