Ordliste
Nederlandsk – Verber Øvelse

دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

وارد شدن
شما باید با رمز عبور خود وارد شوید.

گفتن
او به من یک راز گفت.

نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.

خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.

دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.

نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
