کتاب لغت

fa ‫منفی کردن 2‬   »   zh 否定句2

‫65 [شصت و پنج]‬

‫منفی کردن 2‬

‫منفی کردن 2‬

65[六十五]

65 [Liùshíwǔ]

否定句2

[fǒudìng jù 2]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫این حلقه گران است؟‬ 这个 戒指 贵 吗 ? 这个 戒指 贵 吗 ? 1
z---- j--z-ǐ--u- --? zhège jièzhǐ guì ma?
‫نه، قیمت این حلقه فقط صد یورو است.‬ 不, 只 需要 100 欧元 。 不, 只 需要 100 欧元 。 1
Bù, zh--------1-0 ō-y---. Bù, zhǐ xūyào 100 ōuyuán.
‫اما من فقط پنجاه یورو دارم.‬ 可是 我 只有 50 。 可是 我 只有 50 。 1
Kě-hì -ǒ z--y-u 50. Kěshì wǒ zhǐyǒu 50.
‫تو کارت تمام شد؟‬ 你 已经 吃完 了 吗 ? 你 已经 吃完 了 吗 ? 1
N--y-jīn- c---wánl----ma? Nǐ yǐjīng chī wánliǎo ma?
‫نه، هنوز نه.‬ 不, 还 没 呢 。 不, 还 没 呢 。 1
B-, --- -éi---. Bù, hái méi ne.
‫اما چند لحظه ی دیگر تمام می‌شود.‬ 但是 我 马上 就要 吃完 了 。 但是 我 马上 就要 吃完 了 。 1
D--s-ì -- mǎs-àng--i---ào ch- w--l-ǎo. Dànshì wǒ mǎshàng jiù yào chī wánliǎo.
‫باز هم سوپ می‌خوای؟‬ 你 还要 汤 吗 ? 你 还要 汤 吗 ? 1
Nǐ -ái y---tāng ma? Nǐ hái yào tāng ma?
‫نه، دیگر نمی‌خواهم.‬ 不, 我 不要 了 。 不, 我 不要 了 。 1
Bù,--- bùyà-le. Bù, wǒ bùyàole.
‫اما یک بستنی می‌خواهم.‬ 但 还要 一个 冰淇淋 。 但 还要 一个 冰淇淋 。 1
D-- -á------y-gè bīn-q-l-n. Dàn hái yào yīgè bīngqílín.
‫خیلی وقت است که اینجا زندگی می‌کنی؟‬ 你 住在 这里 已经 很久 了 吗 ? 你 住在 这里 已经 很久 了 吗 ? 1
Nǐ zh--z-i ---lǐ y-jī-g--ě---ǔle---? Nǐ zhù zài zhèlǐ yǐjīng hěnjiǔle ma?
‫نه، تازه یک ماه است.‬ 不, 才 一个 月 。 不, 才 一个 月 。 1
B-,-cá--yīgè--u-. Bù, cái yīgè yuè.
‫اما با خیلی از مردم آشنا شدم.‬ 但是 我 已经 认识 很多 人 了 。 但是 我 已经 认识 很多 人 了 。 1
D-n--ì--ǒ-yǐj--g r-n--í---n--ō---n-e. Dànshì wǒ yǐjīng rènshí hěnduō rénle.
‫فردا می‌روی (با ماشین) خانه؟‬ 你 明天 坐车/开车 回家 吗 ? 你 明天 坐车/开车 回家 吗 ? 1
N-----g-iā---uò------ā-chē--u---iā-ma? Nǐ míngtiān zuòchē/ kāichē huí jiā ma?
‫نه، آخر هفته می‌روم.‬ 不, 要 等到 周末 。 不, 要 等到 周末 。 1
B-- y-o -ěn-d-- -h---ò. Bù, yào děngdào zhōumò.
‫اما من یکشنبه بر می‌گردم.‬ 但是 我 星期天 就 回来 。 但是 我 星期天 就 回来 。 1
D-n-h--w- xīn--ít----j-----íl-i. Dànshì wǒ xīngqítiān jiù huílái.
‫دختر تو بزرگ شده است؟‬ 你的 女儿 已经 成年 了 吗 ? 你的 女儿 已经 成年 了 吗 ? 1
Nǐ d----'-- y--ī-- ché--n--nl----? Nǐ de nǚ'ér yǐjīng chéngniánle ma?
‫نه، او تازه هفده سالش است.‬ 没有, 她 才 十七 岁 。 没有, 她 才 十七 岁 。 1
Méiyǒu- -ā-c-i----q- -uì. Méiyǒu, tā cái shíqī suì.
‫اما او الان یک دوست پسر دارد.‬ 但是 她 已经 有 男朋友 了 。 但是 她 已经 有 男朋友 了 。 1
Dàns----ā-y--īng y-- ----p-ng-ǒu--. Dànshì tā yǐjīng yǒu nán péngyǒule.

‫کلمات به ما چه می گویند‬

‫در سراسر جهان میلیون ها کتاب وجود دارد.‬ ‫چه تعداد از این کتاب ها تا به حال ناشناخته مانده اند.‬ ‫دانش عظیمی در این کتاب ها نهفته است.‬ ‫اگر کسی تمام این کتاب ها را مطالعه کند، اطلاعات زیادی در مورد زندگی کسب می کند.‬ ‫زیرا کتاب به ما چگونگی تغییر جهان را نشان می دهد.‬ ‫هر دوره ای کتاب های مخصوص به خود را دارد.‬ ‫با خواندن این کتاب ها می توان آنچه که برای مردم مهم است، را شناخت.‬ ‫متاسفانه، هیچ کس نمی تواند تمام کتاب ها را بخواند.‬ ‫اما تکنولوژی مدرن می تواند به تجزیه و تحلیل کتاب کمک کند.‬ ‫با دیجیتال کردن کتاب می تواند آن را مانند اطلاعات ذخیره کرد.‬ ‫پس از آن، می توان مطالب آن را تجزیه و تحلیل کرد.‬ ‫بدین طریق، زبان شناسان می توانند چگونگی تغییرات ایجاد شده در زبان ما راببینند.‬ ‫امّا جالب تر این که، تعداد فراوانی کلمات را نیز می شناسند.‬ ‫با انجام این کار، اهمیت چیزهای خاصی مشخص می شود.‬ ‫دانشمندان بیشتر از 5 میلیون جلد کتاب را مطالعه کرده اند.‬ ‫این کتاب ها مربوط به پنج قرن گذشته بوده است.‬ ‫در مجموع 500 میلیارد کلمه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.‬ ‫فراوانی کلمات نشان می دهد که مردم چگونه زندگی می کردند.‬ ‫افکار و گرایش ها در زبان منعکس شده است.‬ ‫برای مثال کلمه men برخی از معنی های خود را از دست داده است.‬ ‫امروز کمتر از قبل از آن استفاده می شود .‬ ‫برعکس فراوانی کلمه women افزایش قابل توجهی افزایش یافته است.‬ ‫حتی آنچه که ما می خوریم، می تواند در کلمات دیده شود.‬ ‫کلمه بستنی در دهه 1950 بسیار مهم بود.‬ ‫پس از آن، کلمات پیتزا و پاستا محبوب شدند.‬ ‫چندین سال است که سوشی در بازار رایج است‬ ‫خبرهای خوبی برای دوستداران زبان وجود دارد ...‬ ‫زبان ما هر سال کلمات بیشتری را تولید می کند!‬