لغت

آموزش قیدها – عربی

اليوم
اليوم، هذه القائمة متوفرة في المطعم.
alyawm
alyawma, hadhih alqayimat mutawafirat fi almateam.
امروز
امروز این منو در رستوران موجود است.
كثيرًا
العمل أصبح كثيرًا بالنسبة لي.
kthyran
aleamal ‘asbah kthyran bialnisbat li.
بیش از حد
کار برایم بیش از حد شده است.
بالفعل
البيت بالفعل تم بيعه.
bialfiel
albayt bialfiel tama bayeahu.
پیش‌از این
خانه پیش‌از این فروخته شده است.
أولًا
أولًا، يرقص العروسان، ثم يرقص الضيوف.
awlan
awlan, yarqus alearusan, thuma yarqus alduyufu.
اول
اول عروس و داماد می‌رقصند، سپس مهمان‌ها رقص می‌کنند.
نصف
الكأس نصف فارغ.
nisf
alkas nisf farghi.
نیمه
لیوان نیمه خالی است.
الآن
هل أتصل به الآن؟
alan
hal ‘atasil bih alana?
حالا
آیا حالا باید به او زنگ بزنم؟
أمس
امطرت بغزارة أمس.
‘ams
aimtart bighazarat ‘amsi.
دیروز
دیروز باران سنگینی آمد.
خارجًا
هي تخرج من الماء.
kharjan
hi takhruj min alma‘i.
بیرون
او از آب بیرون می‌آید.
لأسفل
هي تقفز لأسفل في الماء.
li‘asfal
hi taqfiz li‘asfal fi alma‘i.
پایین
او به آب می‌پرد.
بعيدًا
هو يحمل الفريسة بعيدًا.
beydan
hu yahmil alfarisat beydan.
دور
او شکار را دور می‌برد.
معًا
الاثنان يحبان اللعب معًا.
mean
aliaithnan yuhibaan allaeib mean.
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.
هنا
هنا على الجزيرة هناك كنز.
huna
huna ealaa aljazirat hunak kinz.
اینجا
اینجا روی جزیره گنجی نهفته است.