لغت

دانمارکی – تمرین قید

cms/adverbs-webp/96549817.webp
دور
او شکار را دور می‌برد.
cms/adverbs-webp/123249091.webp
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.
cms/adverbs-webp/145004279.webp
هیچ‌جا
این ردپاها به هیچ‌جا منتهی نمی‌شوند.
cms/adverbs-webp/133226973.webp
تازه
او تازه بیدار شده است.
cms/adverbs-webp/10272391.webp
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.
cms/adverbs-webp/73459295.webp
همچنین
سگ هم می‌تواند کنار میز بنشیند.
cms/adverbs-webp/121005127.webp
صبح
من صبح در کار زیادی استرس دارم.
cms/adverbs-webp/75164594.webp
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمی‌شوند.
cms/adverbs-webp/102260216.webp
فردا
هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه خواهد شد.
cms/adverbs-webp/78163589.webp
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!
cms/adverbs-webp/81256632.webp
دور
نباید دور مشکل صحبت کرد.
cms/adverbs-webp/121564016.webp
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.