لغت
ليتوانيايی – تمرین قید

خیلی زیاد
او همیشه خیلی زیاد کار کرده است.

اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

نیمه
لیوان نیمه خالی است.

در
آیا او میخواهد وارد شود یا خارج شود؟

تا به حال
آیا تا به حال تمام پولهایتان را در سهام از دست دادهاید؟

همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.

هیچجا
این ردپاها به هیچجا منتهی نمیشوند.

زیاد
من زیاد میخوانم.

تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.

خیلی
کودک خیلی گرسنه است.
