kaut ko
Es redzu kaut ko interesantu!
چیزی
چیزی جالب میبینم!
atkal
Viņi satikās atkal.
دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.
visu dienu
Mātei visu dienu jāstrādā.
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.
vairāk
Vecāki bērni saņem vairāk kabatas naudas.
بیشتر
کودکان بزرگتر پول جیب بیشتری دریافت میکنند.
lejā
Viņš lido lejā pa ieleju.
پایین
او پایین به دره پرواز میکند.
diezgan
Viņa ir diezgan tieva.
کاملاً
او کاملاً لاغر است.
nekad
Nevajadzētu nekad padoties.
هرگز
کسی نباید هرگز تسلیم شود.
kopā
Mēs kopā mācāmies mazā grupā.
باهم
ما باهم در یک گروه کوچک میآموزیم.
mājās
Karavīrs grib doties mājās pie savas ģimenes.
خانه
سرباز میخواهد به خانه خانوادهاش برود.
bieži
Mums vajadzētu redzēties biežāk!
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!
drīz
Viņa drīz varēs doties mājās.
به زودی
او میتواند به زودی به خانه برگردد.
gandrīz
Es gandrīz trāpīju!
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!