لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

početi
Novi život počinje brakom.
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

lagati
Ponekad u nuždi morate lagati.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

odlučiti
Ne može se odlučiti koje cipele obuti.
تصمیم گرفتن
او نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.

čistiti
Radnik čisti prozor.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.

ubiti
Zmija je ubila miša.
کُشتن
مار موش را کُشت.

pozvoniti
Ko je pozvonio na vrata?
زدن
کی زنگ در را زد؟

miješati
Slikar miješa boje.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

trenirati
Profesionalni sportaši moraju trenirati svakodnevno.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

snaći se
Mora se snaći s malo novca.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

iscijediti
Ona iscjedi limun.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

gurati
Medicinska sestra gura pacijenta u invalidskim kolicima.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.
