لغت

یادگیری افعال – کاتالان

ordenar
Encara tinc molts papers per ordenar.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
tenir a disposició
Els nens només tenen diners de butxaca a la seva disposició.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
saltar fora
El peix salta fora de l’aigua.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
imitar
El nen imita un avió.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.
augmentar
L’empresa ha augmentat els seus ingressos.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.
acomiadar
El cap l’ha acomiadat.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
conèixer
Ella coneix molts llibres quasi de memòria.
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
causar
Massa gent causa ràpidament caos.
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
mudar-se
El veí es muda.
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
cobrir
Ella cobreix la seva cara.
پوشاندن
او صورت خود را می‌پوشاند.
destruir
Els fitxers seran completament destruïts.
نابود کردن
فایل‌ها کاملاً نابود خواهند شد.
netejar
Ella neteja la cuina.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.