لغت
یادگیری افعال – آلمانی

reden
Er redet zu seinen Zuhörern.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.

wegwerfen
Er tritt auf eine weggeworfene Bananenschale.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

kicken
Sie kicken gern, aber nur beim Tischfußball.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.

sitzenbleiben
Der Schüler ist sitzengeblieben
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

verlassen
Mittags verlassen die Touristen den Strand.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

mieten
Er mietete einen Wagen.
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.

wiedersehen
Sie sehen endlich einander wieder.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

aktualisieren
Heutzutage muss man ständig sein Wissen aktualisieren.
بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

verfolgen
Der Cowboy verfolgt die Pferde.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

besuchen
Ein alter Freund besucht sie.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

ausliefern
Der Bote liefert das Essen aus.
تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را میآورد.
