لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

thank
I thank you very much for it!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!

find one’s way back
I can’t find my way back.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

feel
He often feels alone.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

hang
Both are hanging on a branch.
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

waste
Energy should not be wasted.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

hit
The train hit the car.
زدن
قطار به ماشین زد.

generate
We generate electricity with wind and sunlight.
تولید کردن
ما با باد و نور خورشید برق تولید میکنیم.

hire
The applicant was hired.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

move out
The neighbor is moving out.
خارج شدن
همسایه خارج میشود.

remove
The excavator is removing the soil.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.
