لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

initiate
They will initiate their divorce.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.

prove
He wants to prove a mathematical formula.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

chat
They chat with each other.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

lose weight
He has lost a lot of weight.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

strengthen
Gymnastics strengthens the muscles.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

say goodbye
The woman says goodbye.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

check
The dentist checks the patient’s dentition.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانهای بیمار را بررسی میکند.

report
She reports the scandal to her friend.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

cancel
The flight is canceled.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.
