لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

hang up
In winter, they hang up a birdhouse.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

throw to
They throw the ball to each other.
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت میکنند.

look
Everyone is looking at their phones.
نگاه کردن
همه به تلفنهای خود نگاه میکنند.

park
The bicycles are parked in front of the house.
پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

tell
She tells her a secret.
گفتن
او به او یک راز میگوید.

endure
She can hardly endure the pain!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

get used to
Children need to get used to brushing their teeth.
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

invite
We invite you to our New Year’s Eve party.
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت میکنیم.

hire
The applicant was hired.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

increase
The population has increased significantly.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

have breakfast
We prefer to have breakfast in bed.
صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.
