لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

pick out
She picks out a new pair of sunglasses.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.

cover
The water lilies cover the water.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

agree
They agreed to make the deal.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

run
She runs every morning on the beach.
دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

pass
The medieval period has passed.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.

look down
She looks down into the valley.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

need to go
I urgently need a vacation; I have to go!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

close
You must close the faucet tightly!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

know
The kids are very curious and already know a lot.
دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

test
The car is being tested in the workshop.
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.
