لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/57574620.webp
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/120509602.webp
بخشیدن
او هرگز نمی‌تواند به او برای این کار ببخشد!
cms/verbs-webp/33493362.webp
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
cms/verbs-webp/5135607.webp
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.
cms/verbs-webp/120220195.webp
فروختن
تاجران بسیار کالا می‌فروشند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/96628863.webp
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
cms/verbs-webp/79404404.webp
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
cms/verbs-webp/110646130.webp
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.