لغت
زبان آدیغی – تمرین افعال

چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل میدهد.

نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.

حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.
