لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/21342345.webp
دوست داشتن
کودک اسباب‌بازی جدید را دوست دارد.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/121317417.webp
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد می‌شوند.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
cms/verbs-webp/41935716.webp
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/62000072.webp
شب گذراندن
ما شب را در ماشین می‌گذرانیم.
cms/verbs-webp/79582356.webp
رمزگشایی کردن
او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.