لغت
افریکانس – تمرین افعال

فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

زدن
کی زنگ در را زد؟

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.

مرتبط بودن
همه کشورهای زمین با یکدیگر مرتبط هستند.

برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

کافی بودن
کافی است، شما آزاردهنده هستید!

پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.

صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.
