تتدلى
الحماقة تتدلى من السقف.
tatadalaa
alhamaqat tatadalaa min alsuqufu.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
يرقصون
هم يرقصون التانغو بحب.
yarqusun
hum yarqusun altanghu bihib.
رقصیدن
آنها با عشق یک تانگو را میرقصند.
رسمت
رسمت لك صورة جميلة!
rasamat
rasamt lak surat jamilatun!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!
فاتته
فاتته الفرصة لتسجيل هدف.
fatath
fatath alfursat litasjil hadaf.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
يتم قطعها
يتم قطع القماش حسب الحجم.
yatimu qiteuha
yatimu qite alqumash hasab alhajmi.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.
تريد تحسين
تريد تحسين قوامها.
turid tahsin
turid tahsin qiwamaha.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
زادت
زاد عدد السكان بشكل كبير.
zadat
zad eadad alsukaan bishakl kabirin.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
يتجاهل
الطفل يتجاهل كلمات أمه.
yatajahal
altifl yatajahal kalimat ‘umahi.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.
فرز
يحب فرز طوابعه.
farz
yuhibu farz tawabieihi.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
يصعد
هو يصعد الدرج.
yasead
hu yasead aldaraju.
بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.
تداول
يتم التداول في الأثاث المستعمل.
tadawul
yatimu altadawul fi al‘athath almustaemali.
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.
دعم
ندعم إبداع طفلنا.
daem
nadeam ‘iibdae tiflina.
حمایت کردن
ما از خلاقیت فرزندمان حمایت میکنیم.