لغت
بلاروسی – تمرین افعال

مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

تحمل کردن
او نمیتواند آواز خوانی را تحمل کند.

فرار کردن
گربه ما فرار کرد.

کافی بودن
کافی است، شما آزاردهنده هستید!

ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.

توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.

فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.

توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

موفق شدن
اینبار موفق نشد.
