لغت
بلاروسی – تمرین افعال

بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

بررسی کردن
نمونههای خون در این آزمایشگاه بررسی میشوند.

عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.

گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

گم شدن
من در راه گم شدم.

دنبال کردن
جوجهها همیشه مادرشان را دنبال میکنند.

از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.

شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.
