لغت
بلاروسی – تمرین افعال

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.

آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

پختن
امروز چه میپزید؟

کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.

فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.

نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.
