لغت
بلاروسی – تمرین افعال

پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.

آوردن
پیک یک بسته میآورد.

املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

نام بردن
چند کشور میتوانی نام ببری؟

باید
او باید از اینجا پیاده شود.

سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کردهام.

از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.
