لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/104825562.webp
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
cms/verbs-webp/21529020.webp
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
cms/verbs-webp/119613462.webp
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
cms/verbs-webp/96514233.webp
دادن
کودک به ما یک درس خنده‌دار می‌دهد.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/86996301.webp
دفاع کردن
دو دوست همیشه می‌خواهند از یکدیگر دفاع کنند.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/88597759.webp
فشار دادن
او دکمه را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/93947253.webp
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.