لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/95190323.webp
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای می‌دهند.
cms/verbs-webp/75508285.webp
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/110233879.webp
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/43164608.webp
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.
cms/verbs-webp/79404404.webp
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
cms/verbs-webp/94482705.webp
ترجمه کردن
او می‌تواند بین شش زبان ترجمه کند.
cms/verbs-webp/122224023.webp
به عقب برگرداندن
به زودی باید دوباره ساعت را به عقب برگردانیم.