لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/123648488.webp
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.
cms/verbs-webp/101709371.webp
تولید کردن
می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/4553290.webp
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
cms/verbs-webp/100634207.webp
توضیح دادن
او به او توضیح می‌دهد چگونه دستگاه کار می‌کند.
cms/verbs-webp/44159270.webp
برگشتن
معلم مقالات را به دانش‌آموزان برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/118588204.webp
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.
cms/verbs-webp/34725682.webp
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.