لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/6307854.webp
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
cms/verbs-webp/94796902.webp
بازگشتن
من نمی‌توانم راه بازگشت را پیدا کنم.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/118780425.webp
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.
cms/verbs-webp/114593953.webp
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/21529020.webp
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
cms/verbs-webp/53284806.webp
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
cms/verbs-webp/65840237.webp
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده می‌شوند.
cms/verbs-webp/84506870.webp
مست شدن
او تقریباً هر شب مست می‌شود.
cms/verbs-webp/102631405.webp
فراموش کردن
او نمی‌خواهد گذشته را فراموش کند.
cms/verbs-webp/94153645.webp
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه می‌کند.