لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/95470808.webp
وارد شدن
وارد شو!
cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.
cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/119847349.webp
شنیدن
من نمی‌توانم شما را بشنوم!
cms/verbs-webp/55372178.webp
پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
cms/verbs-webp/116067426.webp
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
cms/verbs-webp/96061755.webp
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
cms/verbs-webp/120515454.webp
غذا دادن
بچه‌ها به اسب غذا می‌دهند.
cms/verbs-webp/40094762.webp
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار می‌کند.
cms/verbs-webp/113842119.webp
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
cms/verbs-webp/33688289.webp
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناخته‌ها اجازه ورود دهید.