لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/62000072.webp
شب گذراندن
ما شب را در ماشین می‌گذرانیم.
cms/verbs-webp/115172580.webp
اثبات کردن
او می‌خواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
cms/verbs-webp/115224969.webp
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/102853224.webp
جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع می‌کند.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/115207335.webp
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز می‌تواند باز شود.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/4553290.webp
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
cms/verbs-webp/84506870.webp
مست شدن
او تقریباً هر شب مست می‌شود.