لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

واجد شرایط بودن
افراد مسن واجد شرایط برای دریافت بازنشستگی هستند.

متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل میدهد.

بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

جواب دادن
دانشآموز به سوال جواب میدهد.

حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
