لغت

بوسنیایی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/91820647.webp
برداشتن
او چیزی از یخچال بر می‌دارد.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/54887804.webp
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت می‌کند.
cms/verbs-webp/102327719.webp
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.
cms/verbs-webp/97119641.webp
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/106851532.webp
نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.
cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/99633900.webp
کاوش کردن
انسان‌ها می‌خواهند کره مریخ را کاوش کنند.
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/93169145.webp
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت می‌کند.