لغت
کاتالان – تمرین افعال

پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

گرفتن
او چند هدیه گرفت.

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.

پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
