لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/93150363.webp
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
cms/verbs-webp/114415294.webp
زدن
دوچرخه‌سوار زده شد.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/103910355.webp
نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشسته‌اند.
cms/verbs-webp/74916079.webp
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
cms/verbs-webp/129235808.webp
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.
cms/verbs-webp/90032573.webp
دانستن
بچه‌ها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد می‌دانند.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/91820647.webp
برداشتن
او چیزی از یخچال بر می‌دارد.
cms/verbs-webp/4706191.webp
تمرین کردن
زن یوگا تمرین می‌کند.