لغت
دانمارکی – تمرین افعال

تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.

برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

خوش گذراندن
ما در پارک تفریحی خیلی خوش گذشت!

احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت میبرد.

پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
