لغت
دانمارکی – تمرین افعال

ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

کُشتن
باکتریها بعد از آزمایش کُشته شدند.

زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.
