لغت
دانمارکی – تمرین افعال

همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری میکنیم.

دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

رفتن
شما هر دو به کجا میروید؟

برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه میرود.

ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
