لغت
دانمارکی – تمرین افعال

پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.

خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
