bedienen
Der Koch bedient uns heute selbst.
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت میکند.
lieben
Sie liebt ihre Katze sehr.
دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.
aussteigen
Sie steigt aus dem Auto aus.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.
bereichern
Gewürze bereichern unser Essen.
غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.
hoffen
Viele hoffen auf eine bessere Zukunft in Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
zerschneiden
Für den Salat muss man die Gurke zerschneiden.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
wegnehmen
Sie nahm ihm heimlich Geld weg.
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
umgehen
Man muss Probleme umgehen.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.
akzeptieren
Hier werden Kreditkarten akzeptiert.
قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.
danken
Ich danke dir ganz herzlich dafür!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!
hassen
Die beiden Jungen hassen sich.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
aufbauen
Sie haben sich schon viel zusammen aufgebaut.
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.