لغت
انگلیسی (US) – تمرین افعال

فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد میزند.

عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.

هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.
