لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

برگشتن
بومرانگ برگشت.

بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را میآورد.

نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

مست شدن
او تقریباً هر شب مست میشود.

آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
