لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

باریدن
امروز بسیار برف باریده است.

فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

دور انداختن
چیزی از کشو ندور!

تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل میدهد.

دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.
