لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

زدن
دوچرخهسوار زده شد.

رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.

خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.

قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
