لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.

فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

رفتن
شما هر دو به کجا میروید؟

فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان میفرستد.
