لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.

آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.
