لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

لمس کردن
او به طور محبتآمیز به او لمس میکند.

زدن
قطار به ماشین زد.

عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.

غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
