لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.

سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.

انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

مست شدن
او مست شد.

راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی میکند.

هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.
