لغت
اسپانیایی – تمرین افعال

کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.

نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
