لغت
استونيايی – تمرین افعال

کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.

با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.

نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

محو کردن
گروه او را محو میکند.

نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.

دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.
