لغت
استونيايی – تمرین افعال

تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.

پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.

دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟

مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

وارد شدن
وارد شو!
