لغت
فنلاندی – تمرین افعال

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی میکند.

نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیدهاند.

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!

قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.
