لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/125088246.webp
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.
cms/verbs-webp/103163608.webp
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/124046652.webp
اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/120193381.webp
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کرده‌اند.
cms/verbs-webp/123170033.webp
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست می‌شود.
cms/verbs-webp/110045269.webp
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل می‌کند.
cms/verbs-webp/130288167.webp
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.